سجاده ی سبز
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30





جستجو





  پرورش جسم از نظر اسلام   ...

آیا در اسلام به تربیت و تقویت جسم عنایتی شده است یا نه؟

برخی می گویند در اسلام جسم پروری و تن پروری به طور کلی محکوم و مردود است. ولی این مغالطه لفظی است. آیا تقویت چشم، گوش و معده و دست و پا تن پروری است و مذموم است، در حالی که ما روایات فراوان در تقویت این قوا داریم؟

⚽️پرورش جسم به معنای واقعی آن که تربیت و تقویت و سالم نگهداشتن و نیرومند کردن جسم است، بدون شک ممدوح است و تقریبا از ضروریات اسلام است.

?‍♀️آن چیزی که اسمش را تن پروری گذاشته اند همان نفس پرروی است. این که می گوییم اسلام با تن پروری مخالف است ـ ما نفس پروری و به عبارت دیگر شهوت پروری را تن پروری نامیده ایم ـ شک ندارد که اسلام با آن مخالف است.

? ای بسا تن پروری هایی ـ به معنای نفس پرورهایی ـ که جسم خود را تضعیف می کنند. آن آدمی که تن پرور به معنای نفس پرور و شهوت پرور است و دائما دنبال تنقل و انواع لذتهای جسمانی است اولین اثر کارهایش این است که جسمش را خراب و ضعیف می کند.

️‍♀️معمولاً پرورش واقعی جسم ملازم است با تحمل نوعی محرومیت های جسمانی، یعنی با تن پروری به آن معنا و نفس پروری به آن معنا جور در نمی آید.

? اما اگر کسی تمام همتش تقویت جسم باشد، نقص کارش این نیست که جسمش را تقویت کرده، بلکه این است که جنبه های دیگر را مهمل گذشته…

? کتاب تعلیم و تربیت در اسلام؛ ص48

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1396-11-14] [ 06:52:00 ق.ظ ]





  ماجرای اصرار مرد عطار برای دیدار با امام زمان (عج)   ...

به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ حضرت صاحب الزمان(عج) از نظر ما غایب اند و فقط عده‌ای اندک از مؤمنان مخلص قادر به دیدار با ایشان هستند، چراکه اعمال و گناهان ما باعث شده تا توانایی دیدار ایشان را نداشته باشیم؛ با این حال، امام زمان(عج) از اعمال و کردار ما آگاهند.

شخص عطاری از اهل بصره می گوید:

روزی در مغازه عطاری نشسته بودم که دو نفر برای خریدن سدر و کافور به دکان من وارد شدند. وقتی به طرز صحبت کردن و چهره‌هایشان دقت کردم، متوجه شدم که اهل بصره و بلکه از مردم معمولی نیستند به همین جهت از شهر و دیارشان پرسیدم؛ اما جوابی ندادند.

 من اصرار می‌کردم؛ ولی جوابی نمی‌دادند. به هر حال من التماس نمودم، تا آن که آنها را به رسول مختار(ص) و آل اطهار آن حضرت قسم دادم. مطلب که به این جا رسید، اظهار کردند: «ما از ملازمان درگاه حضرت حجت(عج)هستیم. یکی از جمع ما که در خدمت مولایمان بود، وفات کرده است؛ لذا حضرت ما را مأمور فرموده اند که سدر و کافورش را از تو بخریم.

همین که این مطلب را شنیدم، دامان ایشان را رها نکردم و تضرع و اصرار زیادی نمودم که مرا هم با خود ببرید. گفتند: «این کار بسته به اجازه آن بزرگوار است و چون اجازه نفرموده‌اند، جرأت این جسارت را نداریم». گفتم: «مرا به محضر حضرتش برسانید، بعد همان جا، طلب رخصت کنید اگر اجازه فرمودند، شرفیاب می‌شوم والا از همان جا بر می‌گردم و در این صورت، همین که در خواست مرا اجابت کرده‌اید خدای تعالی به شما اجر و پاداش خواهد داد»؛ اما باز هم امتناع کردند.

بالاخره وقتی تضرع و اصرار را از حد گذراندم، به حال من ترحم نموده و منت گذاشتند و قبول کردند. من هم با عجله تمام سدر و کافور را تحویل دادم و دکان را بستم و با ایشان به راه افتادم، تا آن که به ساحل دریا رسیدیم. آنها بدون این که لازم باشد به کشتی سوار شوند، بر روی آب راه افتادند؛ اما من ایستادم. متوجه من شدند و گفتند: «نترس؛ خدا را به حق حضرت حجت(عج) قسم بده که تو را حفظ کند. بسم الله بگو و روانه شو. 

این جمله را که شنیدم، خدای متعال را به حق حضرت حجت ارواحنا فداه قسم دادم و بر روی آب مانند زمین خشک به دنبالشان به راه افتادم تا آن که به وسط دریا رسیدیم. ناگاه ابرها به هم پیوستند و باران شروع به باریدن کرد. اتفاقاً من در وقت خروج از بصره، صابونی پخته و آن را برای خشک شدن در آفتاب، بر پشت بام گذاشته بودم. وقتی باران را دیدم، به یاد صابون‌ها افتادم و خاطرم پریشان شد. به محض این خطور ذهنی، پاهایم در آب فرو رفت؛ لذا مجبور به شنا کردن شدم تا خود را از غرق شدن، حفظ کنم؛ اما با همه این احوال از همراهان دور می‌ماندم. آنها وقتی متوجه من شدند و مرا به آن حالت دیدند، برگشتند و دست مرا گرفتند و از آب بیرون کشیدند و گفتند: «از آن خطور ذهنی که به فکرت رسید، توبه کن و مجدداً خدای تعالی را به حضرت حجت(عج) قسم بده. من هم توبه کردم و دوباره خدا را به حق حضرت حجت(عج) قسم دادم و بر روی آب راهی شدم.

 بالاخره به ساحل دریا رسیدیم و از آن جا هم به طرف مقصد، مسیر را ادامه دادیم. مقداری که رفتیم در دامنه بیابان، چادری به چشم می‌خورد که نور آن، فضا را روشن نموده بود. همراهان گفتند: «تمام مقصود در این خیمه است و با آنها تا نزدیک چادر رفتم و همان‌جا توقف کردیم. یک نفر از ایشان برای اجازه گرفتن وارد شد و درباره آوردن من با حضرت صحبت کرد، به طوری که سخن مولایم را شنیدم؛ ولی ایشان را چون داخل چادر بودند، نمی دیدم حضرت فرمودند: «دّوه فانه رجل صابونیّ»، یعنی او را به جای خود برگردانید و دست رد به سینه‌اش بگذارید؛ تقاضای او را اجابت نکنید و در شمار ملازمان ما ندانید؛ زیرا او مردی است صابونی.

این جمله حضرت، اشاره به خطور ذهنی من در مورد صابون بود؛ یعنی هنوز دل را از وابستگی‌های دنیوی خالی نکرده است تا محبت محبوب واقعی را در آن جای دهد و شایستگی همنشینی با دوستان خدا را ندارد. این سخن را که شنیدم و آن را بر طبق برهان عقلی و شرعی دیدم، دندان این طمع را کنده و چشم از این آرزو پوشیدم و دانستم تا زمانی که آیینه دل، به تیرگی‌های دنیوی آلوده است، چهره محبوب در آن منعکس نمی‌شود و صورت مطلوب، در آن دیده نخواهد شد چه رسد به این که در خدمت و ملازمت آن حضرت باشد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 06:49:00 ق.ظ ]





  شش حیوانی که پیامبر (ص)کشتن آنها را ممنوع کرد!   ...

 امام صادق(علیه السلام) روایت کردند که حضرت رسول اکرم فرمود:

 از کشتن زنبور عسل، مورچه، قورباغه، گنجشک، هدهد و پرستو بپرهیزید.

۱_ زنبور عسل را به این سبب که پاکیزه می‌خورد و پاکیزه پس می‌دهد، 

حیوانی است که خدای ارجمند به او وحی کرد…

۲_ مورچه به این دلیل که مردم در روزگار حضرت سلیمان‌ بن‌ داوود(علیه السلام) به قحطی گرفتار شدند، پس هنگامی که به سوی نماز باران خواهی می‌رفتند، مورچه‌ای را دیدند که روی دو پای خود ایستاده دست‌هایش را به سوی آسمان بلند کرده و می‌گوید : 

خدایا، ما آفریده‌ای از آفریدگان تو هستیم و از فضل تو بی‌نیاز نیستیم، ما را از نزد خود روزی ده و ما را به گناهان کم‌خردان آدمی زادگان بازخواست منما. پس سلیمان به مردم گفت: به خانه‌هایتان برگردید که همانا خدا بر اثر دعای دیگران به شما آب داد.

۳_ قورباغه بدین رو بود که چون بر ابراهیم(علیه السلام) آتش برافروختند، همه جانداران زمین به خدای بزرگ و ارجمند شکایت کردند و از او خواهش کردند که بر آتش آب بریزند، خدا به هیچ یک از آنان اجازه نداد مگر قورباغه که دو سوم پیکر قورباغه در انجام این کار سوخت و تنها یک سوم از پیکرش سالم ماند.

۴_ شانه به سر (هدهد) به این دلیل بود که او راهنمای سلیمان(علیه السلام) به کشور بلقیس بود.

۵_ گنجشک به این دلیل که یک ماه راهنمای حضرت آدم(علیه السلام) از سرزمین سراندیب به سرزمین جده بود.

۶_و اما پرستو به این سبب که گردش او در آسمان به دلیل اندوه خوردن بر ستم‌هایی است که روا داشتند و عبادت او خواندن «سوره حمد» است و آیا نمی‌بینید که او می‌گوید: «ولاالضالین». 

شیخ صدوق (ره) الخصال المحموده والمذمومه جلد 1، ص 448-45

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 06:45:00 ق.ظ ]





  علت زیاد شدن بیماری های سکته٬دیابت٬سقط جنین چیست؟!   ...

.بسم الله الرحمن الرحیم

#بیاندیشیم_چرا؟

#معلولیت

سالانه بیش از 30 هزار کودک معلول در کشور متولد می‌شود 

آمارها نشان می‌دهد 2 درصد نوزادان با بیماری‌های ژنتیک متولد می‌شوند و 20 درصد اشغال تخت‌های بیمارستانی به این علت است.

طی دو سال اخیر، تعداد سقط جنین غیر عمدی 5/3 درصد و آمار بارداری خارج رحم حدود2 درصد افزایش یافته است .

http://sapp.ir/t_nabavi

بسم الله الرحمن الرحیم

#بیاندیشم_چرا? 

#دیابت

35 درصد قطع عضوهايي كه غيراز حوادث در كشور به وقوع مي‌پيوندد، مربوط به مبتلايان به ديابت است.

80 درصد مرگ‌هاي ناشي از ديابت مربوط به كشورهاي جهان سوم است 

در ايران نيز بيش از 10درصد جمعيت بالغ را ديابتي‌ها تشكيل مي‌دهند كه نيمي از آنها از ديابت خود هنوز بي‌اطلاعند.

بيشترين هزينه‌هاي ديابت صرف درمان عوارض آن شامل مشكلات قلبي- عروقي، چشم، كليه و پا مي‌شود.

http://sapp.ir/t_nabavi

بسم الله الرحمن الرحیم

#بیاندیشیم_چرا؟ 

#سکته

روزانه 250 تا 300 نفر در کشور دچار سکته مغزی می شوند

بیماریهای قلبی - عروقی در کشور به عنوان اولین عامل مرگ ایرانیان شناخته شده‌ و سالانه بیش از 300 هزار ایرانی را به کام مرگ می‌کشانند 

وقوع بیماریهای قلبی در سنین زیر 30 سال و گاهی 23 تا 24 سالگی در کشور ما نگران کننده است

وضعیت نامناسب تغذیه، افزایش مصرف سیگار و کم تحرکی درمیان مردم و به ویژه جوانان و همچنین آلودگی هوا که از اصلیترین عوامل این معضل هستند.

http://sapp.ir/t_nabavi

بسم الله الرحمن الرحیم

????

✒سعیدمهدوی|

درکانال ۴ مطلب با عنوان بیاندیشیم بارگزاری شده که هدف اصلی کمی تفکر درباره این موضوع است که چگونه بیماری ها در ایران گسترش پیدا کرده است؟

?ناباروی که عادی شده،cp کم کم گسترش یافته وآخرین مورد را هفته گذشته دیدم دیدم نه یک مورد بلکه دو مورد،هیدروسفال که باز آخرین مورد آن را هفته گذشته دیدم،ام اس که هیچ،فیبروم،جن زدگی،و‌وووووو اینها بی دلیل بوجود آمده اند؟؟؟

تا بحال در مورد محصولات دستکاری ژنتیکی شنیده اید؟؟؟؟ میدانید این محصولات چه عوارضی دارد؟معلولیت درهند بیداد می کند.چرا؟ بخاطر اینکه دراین کشور محصولات دستکاری ژنتیکی کاشته می شود.

?روغن های مصرفیتون رودیدید؟کلزا،سویا و….دستکاری شده ژنتیکی است.

کمی بیاندیشید.

?میدونم شرایط اقتصادی سخت شده،ولی آیا می ارزد درآینده هزینه های زیادی را صرف بیماری های گوناگون کنید؟؟

http://sapp.ir/t_nabavi

تماشا کنید

کشتار خاموش

 http://www.aparat.com/v/c14Xh

???

#پیشنهاد_دیدن

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 01:36:00 ق.ظ ]





  نفوذ دشمن یعنی   ...

.بسم الله الرحمن الرحیم

#نفوذ_یعنی_

?سالانه ۷۰۰هزار نفر بخاطر بستری دربیمارستان همه دارایی های خود را از دست میدهند.

#نفوذ_یعنی

?ایرانی ها ۴برابر مردم جهان داروی شیمیایی مصرف می کنند.

#نفوذ_یعنی

?۱۰۱ هزار بیمار روانی در ایران است واز هر ۳ایرانی یک نفر به بیماری های روحی وروانی مبتلا هستند.

#نفوذ فقط نفوذ فرهنگی واقتصادی نیست.

?کانال ما را رسانه باشید.

http://sapp.ir/t_nabavi

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 01:21:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم